به گزارش قدس آنلاین به نقل از ایلنا ، حسن عباسی در جمع دانشجویان دانشگاه‌های استان کهگیلویه و بویراحمد گفت: زنده بودن به تغییر کردن است و ما مامور به تغییر در خود هستیم؛ جامعه امروز بیش از هر زمانی این را نیاز دارد. زیرا اگر در زمان هر نبی انسان به یک مصیبت و گناه مبتلا بود، و برای یک مفسده یک نبی می‌آمد، امروز عصری است که همه خباثت‌ها در مفهومی بنام آمریکا جمع شد و حضرت امام تعبیر ام الفساد را برای او به کار برد؛ پدیده‌ای که انقلاب اسلامی با آن در افتاد.
اهم سخنان عباسی به شرح زیر است:
*هیچ پیامبری شرایط ده ساله حضرت امام را نداشت حتی حضرت سلیمان نیز شرایطش مثل شرایط امام نبود. هیچ پیامبری نیز چنین شرایطی نداشت که مردمش همیشه این‌گونه در صحنه باشند.
*امروز مهمترین مساله ما در دوره زعامت مقام معظم رهبری، جهاد کبیر است و ما باید لیستی از مصادیق تبعیت از کفار تهیه کنیم و موظف باشیم از آن‌ها تبعیت نکنیم و این‌گونه به عرصه جهاد کبیر وارد می‌شویم؛ امروز حرکت عاشورایی یک انسان موحد فهم دقیق جهاد کبیر است. وقتی رهبری می‌فرماید من انقلابی‌ام، یعنی همه انقلابی باشند، حوزه، سپاه، دانشگاه، اقتصاد، جامعه و ....
*زنجیره سلاح‌های اسرائیل حدود ۳۰۰۰ نوع است، ولی حماس با ده نوع از سلاح‌های ما جلو آن‌ها مقاومت کرد و پیروز شد و این توان ما در صنعت موشک را می‌رساند و به دلیل روحیه انقلابی حسن تهرانی‌مقدم‌ها بود، اما یک نفر انقلابی در صنعت خودرو نداشتیم که این صنعت را متحول کند. اگر یک نفر انقلابی در صنعت خودرو داشتیم الان باید ماشین ایرانی در کشورهای اسلامی افتخار می‌افرید.از آمریکای لاتین تا کشورهای منطقه دنبال این هستند که ما چیزی تولید کنیم تا از ما بخرند.
*چرا ما در صنعت دستمان را دراز می‌کنیم جلو دشمن و افتخار می‌کنیم که خارجی‌های برای ما کارخانه بزنند؟ چون کسانی که پشت این سیاست‌ها هستند، انقلابی نیستند.
*جهاد کبیر یعنی ضمن سر دادن شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر انگلیس، کالای امریکا و انگلیس را نخریم و ملت را باید از این کالاها مستقل کرد. حرکت در استقلال ملت از این کالاها، عین جهاد کبیر در عرصه اقتصاد است. عزت شرف و هر چه بود را روی میز گذاشتیم تا به ما چرخ هواپیما بدهند! نمی‌شد ما خودمان هواپیما درست کنیم؟ چرا از این روحیه‌ها در کشور وجود ندارد؟
*استاد دانشگاه سر کلاس درس دم از پیشرفت غرب می‌زند و می‌گوید جهان پیشرفته، و نوعی از خودباختگی علمی را به دانشجو القا می‌کند.کشوری که بیش از ۶۰ درصد جمعیتش زنا زاده‌اند، کجا پیشرفته است؟ مگر پیشرفت فقط در صنعت و تکنولوژی است؟ چرا فقط روی این پیشرفت تکیه می‌کنیم؟ پیشرفتگی ما در این است که ملت ما حلال‌زاده است.
*بر اساس آمارهای رسمی ، ۶۶ درصد جمعیت برزیل حرام‌زاده است. در اروپا فرانسه با ۵۶ درصد حرام‌زاده‌اند در سوئد۵۵ درصد. امریکا و انگلیس با ۴۱ و ۴۹ رتبه های بعدی هستند.
*عربستان و ترکیه رتبه های نخست منطقه را دارند و ایران جزو کشورهای سفید در این قضیه است. این نماد پیشرفتگی و توسعه یافتگی است ولی در تئوری های جامعه شناسی و توسعه تدریس نمی شود.ما چیزهایی داریم که می خواهیم بگذاریم زمین تا او به ما چهار تا تکنولوژی بدهد.
*فارغ التحصیلان شریف چه گلی به سر مملکت زدند؟چرا از دانشگاه ما فارغ التحصیلی مثل حسن تهرانی مقدم بیرون نمی آید؟ چرا دانشگاهیان ما کاری نمی کنند؟
*یکی از سلسله شبکه‌های ترویج فساد اخلاقی توسط سپاه ردگیری شد و در کانادا دستگیر شد، این شخص دانش آموخته دانشگاه شریف بود، پس از دستگیری، بیش از ۷۰۰ دانشجو و دانش آموخته شریف در نامه ای که نام و امضایشان پای آن بود به دستگیری این فرد اعتراض کردند.
*از این دانشگاه چه می خواهد بیرون بیاید وقتی دانشجویان ان از یک مفسد اخلاقی که عامل ویرانی خانواده های زیادی بود، دفاع می کنند؟ نباید انتظار داشت که بتوانند موشک و خودرو درست کنند.
*رئیس سابق دانشگاه شریف جلو استادش که وزیر انرژی آمریکاست دو زانو می نشیند و همه چیزمان را در هسته‌ای می دهد بعد میگویند چیزی بدست نیاوردیم. اگر خطری برای دشمن نداریم، هنوز انقلابی نشده ایم
*خطری که دانشجویان انقلابی باید با آن مبارزه کنند این است و باید در این میدان جهاد کبیر به این برسیم که چطور همین علم را در همین دانشگاه ها بگیریم و شهریاری و تهرانی مقدم و کاظمی آشتیانی بشویم.چون شهریاری کسی است که صرفا به فیزیک دان بودنش تکیه نمی کند. تفسیر تسنیم را در مسیر ثابت خانه تا دانشگاه در ماشینش می‌شنود و روی مطالعه قرآن کار می کند، چرا دشمن شهیدش می‌کند؛ چون قلبش را به قرآن سپرده است. اگر کسی نیستم که دشمن نمی اید مارا شهید کنید هنوز انقلابی نیستیم که برای دشمن خطر داشته باشیم.
*سیاست تعامل شکست خورد. رفتند با کدخدا تعامل کردند گفتند تعامل ستیزها بروند به جهنم. اولین تعامل ستیز خداوند است که ما را از تعامل با شیطان بر حذر داشت.
*دومین تعامل ستیز بعد از پیامبران و ائمه ، امام (ره) بود که گفت رابطه ما با امریکا رابطه گرک و میش است. رهبر معظم انقلاب نیز به آقایان گفتند بروید اما من خوشبین نیستم؛ سه سال رفتند و مذاکره کردند تا الان که دشمن از سیاسیت تعامل سیاست تسلیم را می خواست که نه اقا و نه جریان انقلابی و بسیج زیر بار نمی روند.
*در نشریه راهبرد مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، در سال ۸۵ منتشر شد که ما می‌خواهیم جمهوری اسلامی باشیم و نه انقلاب اسلامی تااز این طریق بتوانیم در داخل به تولید ثروت برسیم. نوشتند: ما انقلاب کردیم که به جمهوری اسلامی برسیم دیگر به عقب نباید برگردیم.
*آمریکا اخیرا چند هزار صفحه از مذاکرات آقایان در سال ۶۵ با آمریکایی‌ها و مک فارلین منتشر کرد. همه جزئیات را ضبط کرده بودند حتی سخنان رد و بدل شده در راهروها را، اما از طرف ما کسی نبود که ضبط کند. با بررسی این اسناد متوجه می شویم که تبعیت از کفار چه دستاوردی برای ما دارد. سی سال پیش چه کلاهی سرمان رفته و چه دست دشمن داریم که امروز برخی جاها کوتاه می‌آییم؟
*سیاستمدار اگر دستش زیر ساطور دشمنش باشد، ملتش زیر فشار قرار می‌گیرد. حرف‌هایی که قبلا در جلسه محرمانه با دشمن می‌زدند امروز در تریبون رسمی کشور دارد گفته می‌شود. وزیر داریم مدام پشت تریبون ها می‌گوید درد ما فقط با لیبرالیسم درمان می‌شود؛ لیبرالیسمی که در ارپا و امریکا شکست خورده است.
*۱۵ سال پیش در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص در سال ۸۰، بر روی سیاست درهای باز چین کار کردند و ما حصل آن انتشار کتابی به نام «چین نو» بود که اصلاحات چینی را در کشور آغاز کردند.در مهر ۸۰ گفتم دوره اصلاحات در حال اتمام است و دوره اصلاحات چینی شروع شده است. دو سه سال پیش در این دولت این سیاست را اجرایی کردند و کلاهی سر دولت رفت.
*قرار بود کشور را با برجام و تعامل به سمت سیاست درهای باز چین ببرند اما آمریکایی ها از امسال ما را به سمت سیاست درهای باز تایلند هل دادند. تایلند در منطقه نا امنشرق اسیا امن ترین منطقه بود و با باز کردن درهای تایلند به هتلهای پنج ستاره و جذب گردشگر از طرق مختلف، صنعت گردشگری این کشور را از ان شیوه ای که مد نظرشان بود رونق دادند و الان دارند این سیاست را در ایران پیاده می کنند.
*قرار است با این سیاست ۴۰۰ هتل پنج ستاره در جاهای مختلف کشور تاسیس کنند و ازاین طریق به نفوذ فرهنگی و اخلاقی در کشور برسند.استان کهگیلویه و بویراحمد استان بکر فکری و اعتقادی ماست حواستان به این استان بومی اصلی ما باشد. کهگیلویه و بویراحمد یکی از قطب‌های فرهنگی اصلی ماست که دست نخورده است و باید برای حفظ آن تدبیری اندیشید.
نظر شما